جدول جو
جدول جو

معنی کپه کند - جستجوی لغت در جدول جو

کپه کند(کَ)
دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. سکنه 163 تن. آب از چشمه. محصول آن غلات و توتون. شغل اهالی گله داری. صنایع دستی جاجیم بافی است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 21هزارگزی جنوب درود، در کنار راه مالرو پیراوند به رازان. دهی است کوهستانی و سردسیرو دارای 609 تن جمعیت که همگی بکار کشاورزی و دامپروری اشتغال دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کُپْ پَ / پِ / کُپْ پَ / پِ)
توده توده انباشته. (فرهنگ فارسی معین). تل تل. توده های متعدد و پراکنده گرد هم. کوت کوت
لغت نامه دهخدا
(رَ آ زْ / زِ دَ)
تعبیری از خفتن با قصد نفرین. کپۀ مرگش را گذاشتن. (یادداشت مؤلف). رجوع به کپه گذاشتن شود، مردن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(رِ دَ)
گرد کردن بر فراز یکدیگر. کوت کردن. کود کردن. خرمن کردن. توده کردن. قبه کردن. تل کردن. (یادداشت مؤلف). روی هم انباشتن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ کَ)
دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 28500 گزی جنوب خاوری مراغه و 12 هزارگزی جنوب باختری شوسۀ مراغه به سراسکند. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 86 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، بادام، کشمش، نخود. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَدْ دَ / دِ گُ تَ)
برفراز یکدیگر گرد آمدن. کوت شدن. (یادداشت مؤلف). توده شدن. انباشته شدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
توده کردن روی هم انباشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کپه کپه
تصویر کپه کپه
توده توده (انباشته)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کپه شدن
تصویر کپه شدن
انباشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله بند
تصویر کله بند
نوعی کلاه در قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
شکافتن و تراشیدن کوه، گشادن و ساختن راهی یا بر آوردن صورت و نقشی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
آکومولاسیون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
تتراكم
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
Bale
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
enballer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
balyalamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
گٹھا بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
পাটা তৈরি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
บรรจุ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
kuunda pango
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
打包
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
バールを作る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
fazer fardos
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
לארוז
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
뭉치다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
membuat baling
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
balen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
fare balle
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
hacer fardos
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
укладати в тюк
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
укладывать в тюк
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
wiązać w belki
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
balen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کپه کردن
تصویر کپه کردن
गट्ठर बनाना
دیکشنری فارسی به هندی